https://khabarfarsi.com/u/57771114/tlgr
/موریانه - حسن سلامی*/ به ساعت نگاه کرد، نزدیک سه بعد از نیمه شب بود. خبرنگار دراز کشیده بود و سقف را می نگریست. خود را زیر ملافه جمع کرد و چشم هایش را بست که خوابش ببرد، اما نمی بُرد. به فکر افتاده بود.